نویسنده سریال های همسران و خانه سبز با اشاره به تفاوت فاحش دیالوگ در دوره های پیشین و امروز در سینما گفت: عام گرایی در سینما فراگیر شده، در حال حاضر همه دوست دارند عوام را داشته باشند. آنها مخاطب بیشتر میلیونی و حتی میلیاردی می خواهند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران، شادمهر راستین، فیلمنامه نویس در گفتگو با برنامه پشت صحنه درباره كاهش دیالوگ های ماندگار در فیلم ها و سریال ها بیان كرد: عمده سینمای دهه اخیر ایران به سمت واقعگرایی رفته و قصه ی آدم های عادی را می گوید. در نتیجه آن تشخصی كه سینما بخواهد به دیالوگ یا شخصیت های خاص بدهد كم پیدا می شود. در نتیجه آن شخصیت های تاریخی كه دیالوگ های ماندگار بگویند كمتر سراغ داریم. شاید كمی به خاطر این باشد كه حرفهای روزمره برای مردم، ماندگار میشود. چون بخشی از جامعه را می گوید كه قبلاً قهرمانان میگفتند و آن شكل قهرمانان كمتر پیدا میشود.
وی ادامه داد: قاعدتاً سینما نباید به سمت شرایط جامعه برود و باید دنبال راه خودش باشد. اما ریسك پذیری سینما خیلی كم شده است. آقایان حاتمی، كیمیایی، تقوایی و ... مسیر سینمای روز را نرفتند، برای همین بعد از 50 سال هنوز ماندگارند. آنان روش سینمایی را پیش گرفتند. اگر فقط جریانات روز را یك فیلم ساز انتخاب كند، قاعدتاً فراموش میشود. چون دچار روزمرگی می شود. دیالوگ ماندگار، دیالوگی هنری از سرزمینی است كه ذاتش شعر و شاعری است. ضمن اینكه نماینده زمانی خودش است.
وی در واكنش به اظهارات آوید بزرگی مبنی بر كثرت تولیدات و به یادنماندن دیالوگ های بسیار در این آثار هنری افزود: اینطور نیست. وقتی آقای بیرنگ، این دیالوگ را برای خسرو شكیبایی میگذارد كه ما باهم قهریم، ولی قرار نیست با هم حرف نزنیم، یك حرف جدیدی را یاد میدهد و چیزی را می گوید. تلنگری میزند كه گفتگو بهتر از قهر كردن است. اینطور نیست كه بنشینند و یك دیالوگ ماندگار بگویند. به نظر میرسد یك ایده جدید دارند. همین مخاطب كه الان با حجم زیادی از سریال ها مواجه است، وقتی دیالوگ های سریال های جدید اینترنتی خارجی را می بیند، میداند آنچه الان میبیند، چه دیالوگهایی است و در شبكه مجازی هم تكرار می كند. مثلاً "دوستی كه دشمنت نیست، مطمئن باش كه دشمنت می شود". این نشان دهنده این است كه اگر یك دیالوگ بخواهد ماندگار شود، باید از یك كتاب در آمده باشد. انگار خلاصه ای از یك كتاب است و نه یك جمله محاورهای. انگار چكیده یك كتاب است، مثل توانا بود هركه دانا بود كه گویا روی جلد شاهنامه است در نتیجه عمق نوشته های حاضر كم شده است. وقتی آقای علی حاتمی میخواهد دیالوگ بگوید، انگار یك كتاب می خواهد بنویسد و آن را در یك جمله خلاصه می كند، مثلاً به میرزا آقاخان نوری وقتی كه میخواهد امیركبیر را به قتل برساند، می گویند: چرا میخواهید این كار را كنید؟ جمله ای می گوید كه هنوز كار كرد دارد، میگوید: هر چه باشد بدنامی بهتر از گمنامی است. یك عده واقعاً این تفكر را دارند كه بدنام باشند بهتر از این است كه گمنام باشند. این جمله خودش كتاب است. الان كسی كه میخواهد دیالوگماندگار بنویسد باید دانشی پشت سر داشته باشد كه به یك موجز و مختصر تبدیل شود.
این فیلمنامه نویس درباره اهمیت سینما در ماندگاری دیالوگ در ذهن مخاطب یادآور شد: جای هیچ شك و شبهه ای نیست كه سینما اصلیترین، مهمترین و تاثیرگذارترین هنر و مدیا در تمام دنیا است. وقتی می گوییم دیالوگ ماندگار یك فیلم، همه ابعاد آن را در نظر می گیریم. تك تك دیالوگ های فیلم های مهم برای موارد تبلیغاتی حتی اخبار، كلیپها، ترانهها كاربرد دارد. بنابراین مسئله تاثیرگذاری سینما خصوصاً دیالوگ كه بخش قابل انتقال آن است، اصلاً امكان ناپذیر است. اما یك دیالوگ هایی در طول تاریخ است كه احساس میكنند درست ادا شده است.
وی اضافه كرد: وقتی خسرو شكیبایی در هامون میگوید كه "این سهم منه، عشق منه، عمر منه" اگرچه خیلی حس مالكیت و مردانهای در این دیالوگ است اما پر از احساسات است. انگار یك شعار شاعرانه است. اگر به آقای مهرجویی بگویید دیالوگهای بهتر هامون چیست، ممكن است خیلی چیزهای دیگر بگوید، ولی این توانست با مخاطب ارتباط برقرار كند، در ترانه ها رفت و حتی در فیلم های دیگر. در اینجا دیالوگ از فیلم جدا میشود، در جامعه زندگی و رشد میكند و حتی ممكن است بعضی ها یادشان نیاید كه این دیالوگ چه فیلمی بوده است. این اتفاق قبلا در گلستان سعدی و مثنوی معنوی هم بوده است. چون آنها هم آثار هنری و رسانهای دوران خودشان بودند و كمتر كسی شاید یادش باشد كه این یك جمله از گلستان بوده است. الان این كاركرد را سینما دارد. اما آیا فیلمسازان ما نیز به اثر هنری شان مانند گلستان نگاه می كنند؟
راستین اظهار كرد: یك دورانی دارد طی میشود و نسلی كه سریع همه چیز را به دست می آورد، كه انكار ناپذیر است. در دوران بعد از صنعت چاپ، رمان زیاد شد، كتاب های خیلی علمی چاپ نشد و رمانهای پاورقی چاپ شدهاند. این عامگرایی در سینما به خاطر وجود اینترنت به دوره ای رسیده است كه خیلی فراگیر شده است. هزینهاش این است كه آثارعمیق آن كم می شود. یعنی ما در دوران آنالوگ به اوج رشد هنری سینما رسیدیم و با دیجیتال گسترده شد. حالا همه دوست دارند عوام را داشته باشند، مخاطب بیشتر میلیونی و حتی میلیاردی. نتیجه میشود كه فكر در آن كمتر است. اما در آینده هنر دیجیتالی سینما بالاخره رشد كرده و خودش را در تفكر و هنر پیدا میكند. ما در دوره سهل الوصول بدی هستیم.
مخاطبان در سرتاسر دنیا از طریق وب سایتWWW.RADIOTEHRAN.IR ضمن استفاده از پخش زنده شبكه، در جریان آخرین خبرهای رادیو تهران قرار بگیرید.
ما را در اینستاگرام و دیگر شبكه های اجتماعی با شناسه Tehraan360@ پیدا و همراهی كنید.
همچنین علاقه مندان می توانند برنامه های رادیو تهران را از اپلیكیشن ایران صدا دریافت كنند.
*هرگونه بهره برداری و استفاده از محتوای پایگاه اطلاع رسانی رادیو تهران تنها با ذكر منبع مجاز است.